1403/02/07

آشنایی با ویژگی‌های شعر خردسالان برای ارتباط مؤثر با آن‌ها

خردسالی یکی از زیرمجموعه‌های دوران کودکی است و دورۀ پیش از فراگیری زبان و نهایت، اندکی پس از آن را شامل می‌شود. شاید بتوان سن 3 تا 7 سالگی را خردسالی دانست. در این سن بیشترین تحولات در مغز کودک صورت می‌گیرد؛ به‌صورتی‌که بیش از هفتاد درصد رشد مغزی در این سن تکمیل و تقویت می‌شود. «در هیچ دوره‌ای از زندگی، رشد جسمی و روانی به‌اندازۀ سال‌های پیش از دبستان نیست. از سه سالگی پایه‌های شخصیت کودک گذاشته می‌شود و در پنج سالگی قوای حسی، حرکتی، ذهنی و عقلی او افزایش می‌یابد و زمینه‌های تازه‌ای برای اکتشاف و تجربه به دست می‌آورد. او شدیداً کنجکاو است. به کلمات و زبان به‌سرعت مسلط می‌شود، ولی هنوز مدت زمان تمرکز و توجهش کوتاه است. کودک در این سن بین تخیل و واقعیت در نوسان است» [1].

بهترین و مؤثرترین شیوۀ تربیتی کودکان در این سن، تربیت توأم با محبت است. بازی، هنر و ادبیات در این راه نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند؛ به‌خصوص خردسالان با بازی ارتباط تنگاتنگی دارند. «بازی، برد حواس را افزایش می‌دهد و کودک توسط حواس ارگانیک خود، جهان خارج را می‌شناسد. به همین دلیل می‌توان بر این باور بود که بازی بهترین مربی کودکان به شمار می‌رود» [2].

ادبیات نیز یکی از مهم‌ترین ابزارهای شناخت کودک از دنیای اطراف اوست. معمولاً ادبیات خردسال در ایران شاخه‌ای جداگانه از ادبیات کودک شمرده نمی‌شود؛ ولی همان‌گونه که خردسالی بخشی از دوران کودکی است، باید دانست که ادبیات خردسال نیز بخشی از ادبیات کودک است.

فضای زندگی خردسالان از یک کودک دبستانی محدودتر است؛ چراکه محیط زندگی کودک با مدرسه رفتن گسترده‌تر می‌شود. در این دوره خردسال بیشتر با تصویر ارتباط برقرار می‌کند و از روابط منطقی درک ساده‌ای دارد. تخیل به‌شدت قوی‌ای در او موجود است و قدرت کشف روابط علی و معلولی را دارا نیست و بیشتر با تصاویر و بازی است که جذب می‌شود. البته باید توجه داشت که برخلاف تصور عده‌ای که خلق ادبیاتی مخصوص به این گروه سنی را امری آسان می‌پندارند، این امر بسیار تخصصی است؛ چراکه هرچه گروه سنی پایین‌تر می‌آید، محدودیت‌ها هم بیشتر می‌شود.

کسانی که در راه ادبیات خردسال گام برمی‌دارند، باید خود روحیۀ خردسالی داشته باشند و از زاویۀ دید خردسالان به موضوعات بپردازند. نویسنده و یا شاعر نباید سلایق و ذوق خود را در اثرش به کار برد. «شاعرِ کودک، زندانی مخاطب خود است» [3]. خردسالی دورۀ سازندگی است و یک اثر هرچه به کشف دنیا به او کمک کند و قدرت تخیلش را پرواز دهد، موفق‌تر بوده است. «بنیادی‌ترین واقعیتی که می‌تواند مبنای هر نظریه‌پردازی در حیطۀ ادبیات کودک باشد، این است که ادبیات کودک را کودک نمی‌آفریند، هر اثر ادبی که به گونه‌ای هم‌زمان با عاطفه و شناخت کودک درآمیزد و موفق شود امکان درهم‌آمیزی‌ افق‌های دید و انتظارات آفرینندۀ خویش و کودک را فراهم کند، ادبیات کودک است» [4].

ويژگی‌های شعر خردسال

ویژگی‌های متعددی را برای شعر کودک می‌توان در نظر گرفت؛ اما همان‌طور که پیش از این اشاره شد دایرۀ اشعار خردسالان محدودتر از کودکان به معنای عام است. این گروه معمولاً یا سواد خواندن و نوشتن ندارند و یا نوسواد هستند و همواره نیازمند همراهی در کنار خود تا اشعار را برایشان بخواند. علاوه بر اینکه والد یا مربیِ همراه به‌عنوان شعرخوان باید دارای ویژگی‌هایی باشد که با خواندن شعر، خردسال را به خود جذب کند، خودِ شعر هم به ذات خود باید دارای شاخصه‌هایی باشد که در اینجا به‌صورت طبقه‌بندی‌شده به برخی از آن‌ها می‌پردازیم.

تطابق با مخاطب‌: شاعر خردسال در شعر خود باید دنیای گروه سنی هدف خود را بشناسد و در این راه از طبع‌آزمایی‌های شاعرانه دور باشد. طبق گروه‌بندی سنی جدید کتاب‌ها در کانون پرورش فکری، در حال حاضر برای کودکان و نوجوانان، هفت گروه سنی مختلف وجود دارد. مثبت صفر: نوزاد؛ مثبت دو: نوگام؛ مثبت چهار: نوباوه؛ مثبت هفت: نوخوان؛ مثبت نه: نونهال؛ مثبت دوازده: نونگاه و نهایتاً مثبت پانزده: نوجوان. با ایجاد این گروه‌بندی، گروه‌های سنی الف، ب، ج و ... که پیش از این برمبنای مقطع تحصیلی کودکان طبقه‌بندی شده بود منسوخ گشت.

ایرادی که در گروه‌بندی پیشین می‌شد دید این بود که بسیاری از کودکان و نوجوانان فراتر از سطح تحصیلی مدرسه امکان داشت در رده‌هایی غیرازاین تقسیم‌بندی قرار بگیرند. مثلاً در نظر بگیرید کودکی که به‌صورت جهشی تحصیل کرده یا کودکی که به هر دلیلی از مدرسه رفتن باز مانده است؛ اما طبق طبقه‌بندی جدید براساس سن، کودک از بدو تولد تا دوسالگی در گروه نوزاد محسوب می‌شود، به همین ترتیب از دو سالگی تا چهارسالگی نوگام تا سن حدود هفده – هجده سالگی که پایان دوران نوجوانی و بحث رده‌بندی سنی است.

گروه سنی خردسال که مقصود ما در این مقاله است، همان‌طور که پیش از این گفتیم محدودۀ سن 3 تا 7 سال را شامل است. پس سال‌های پایانی نوگامی، دوران نوباوگی و ابتدای نوخوانی را می‌توانیم برمبنای رده‌بندی سنی کانون، خردسال بنامیم.

خردسالان معمولاً بی‌غرض، راست‌گو، زیرک، ساده، کم‌توقع و وفادار هستند و گاهی نیز بهانه‌جو، لجوج، زیاده‌خواه و بی‌خیال می‌شوند و با عدم مسئولیت‌پذیری خود نسبت به پدر و مادر، از روی ناآگاهی حتی نامهربآن‌هم به نظر می‌آیند. پس شاعر باید این ويژگی‌ها را به‌خوبی بشناسد و آن‌ها را در شعر خود منعکس کند. درواقع باید جهان را از دریچۀ چشم خردسالان ببیند. «شاعر بزرگسال در لحظه‌های سرودن، مخاطب معین ندارد، بلکه در درجۀ اول می‌خواهد آنچه را دلش می‌خواهد بگوید؛ حال آنکه شاعر کودکان ازآنجایی‌که قشر معینی را در نظر دارد ناگزیر است مقاطع مختلف سنی خردسالان، کودکان، نوجوانان و همچنین نیازها و امکانات و حتی شرایط فرهنگی و اقلیمی را در نظر بگیرد» [5].

مضمون مناسب: شعرهای این گروه سنی بایستی مفاهیم و مضامین مناسب با گروه خود داشته باشد. به‌طور معمول دیدگاه تعلیمی و آموزشی با استفاده از عناصر مختلف در تمام جوامع، هدف اصلی مضامین شعر خردسال است. بهتر است انتخاب مضامین و مفاهیم به گونه‌ای باشد که از آموزش مستقیم به خردسالان پرهیز شود. همواره آموزش‌های غیرمستقیم برای تمام گروه‌های سنی نتیجۀ بهتری در برخواهد داشت و راحت‌تر می‌تواند افراد را به رشد و تعالی برساند.

«مضامین شعر کودک را می‌توان به موارد زیر تقسیم کرد: اشعار طبیعت‌گرا، سرگرم‌کننده، سیاسی و اجتماعی، دینی، اشعار آموزشی و علمی، اشعار تربیتی و اخلاقی.» [6] البته شعر خردسال به‌عنوان زیرمجموعۀ شعر کودک چندان تحت‌تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نیست. «مضامین اجتماعی در شعر خردسال و کودک بسیار محدودتر از مضامینی است که در اشعار اجتماعی بزرگسالان مطرح می‌شود. مضامین اجتماعی در شعر کودک از ابتدایی‌ترین مفاهیم آغاز می‌شود. معرفی و توجه به خانواده به‌عنوان نخستین اجتماع کوچک، روابط اجتماعی با نزدیکان و دوستان، توجه به کودکان، کسب مهارت‌های زندگی، امنیت اجتماعی و مانند آن.» [7] در حیطۀ فرهنگی هم شعر خردسال بیشتر متکی بر مباحث اخلاقی، دینی و هویت ملی و وطنی است. همچنین عشق، ترس، مهربانی، شادی، فرزند خوب، فرزند بد از مضامین اصلی روانشناسانه است که در شعر خردسال به آن پرداخته می‌شود. مضامین آموزشی نیز در کل از ارکان جدانشدنی شعر خردسال به حساب می‌آید؛ البته اگر این آموزش همراه با بازی و سرگرمی باشد برای خردسال جذابیت بیشتری خواهد داشت.

بهره بردن از فرهنگ عامه: «فرهنگ عامه به مجموع آداب‌ورسوم، عقاید، عادت‌ها، افسانه‌ها، حکایات، امثال، ترانه‌ها و اشعار عامیانه اطلاق می‌شود.» [8] یکی از مهم‌ترین ويژگی‌هایی که شاعر خردسال باید به آن بپردازد این است که از فرهنگ عامیانۀ ملی خود در شعرش بهره ببرد. هم جهت آشنایی کودک با فرهنگ عامه و هم به جهت تربیت صحیح با توجه به الگوهای موردنظر خانواده.

 در ایران تا مشروطه، استفاده از زبان عامۀ مردم یا به عبارتی زبان کوچه و بازار، چندان به چشم نمی‌خورد و نویسندگان و شعرا سعی می‌کردند با زبان پرطمطراق بنویسند و بسرایند؛ حتی اگر کسی در این راه گام هم برمی‌داشت از او انتقاد می‌کردند. «انقلاب مشروطه موجب تحول در شیوه‌های سخن گفتن و نوشتن شد و فرهنگ عامه از ارزش بهتری برخوردار گشت. روزنامه‌های عصر در ترویج زبان، مؤثر واقع شد. روزنامۀ فکاهی کشکول به همت شیخ احمد کرمانی به زبان فارسی ساده و معمولی منتشر می‌شد. روزنامۀ فکاهی حشرات الارض، روزنامۀ نسیم شمال، نوشته‌های علامه علی‌اکبر دهخدا به نام چرند و پرند و آثار ایرج‌میرزا از جمله نمونه‌هایی بودند که به ترویج زبان و ادبیات عامیانه کمک کردند.» [9]

طنز و سرگرمی: دربارۀ طنز تعاریف متعددی تاکنون ارائه شده است؛ شاید یکی از بهترین تعاریف دراین‌باره سخن دکتر شفیعی کدکنی باشد که گفته است: «طنز عبارت است از تصویر هنری اجتماع نقیضین و ضدین ... در گفتار عادی‌‌ مردم، آنجا که هنر عوام آغاز می‌‌شود، چه‌‌ در مضاحک ایشان و چه در تعبیرات‌‌ روزمرۀ آنان، گونه‌‌هایی از تصویر هنری‌‌ اجتماعی نقیضین را می‌‌توان دید. وقتی‌‌ می‌‌گویند: «ارزان‌‌تر از مفت»، یا «فلان‌‌ هیچ‌‌کس است و چیزی کم»، یا «فلان ظرف‌‌ پر از خالی است»، این‌ها همه تصاویری از اجتماع نقیضین است.» [10] هدف نخست و ظاهری طنز، خنده و شادی و هدف غایی آن برانگیختن تفکر در آدمی است؛ بنابراین فرد پس از مواجهه با آن، همراه خنده‌‌ای که بر لب دارد به فکر نیز می‌‌افتد. «عناصر اصلی خنده عبارت است از ادراک ناگهانی تناقض موجود میان وضع‌‌ چیزها، چنان‌‌که هست و چنان‌‌که باید باشد یا چنان‌‌که منتظریم و فکر می‌‌کنیم‌‌ باید چنان باشد.» [11] همین نقطه است که راه طنز را از هزل، فکاهه، کمدی یا هجو جدا می‌‌سازد؛ چراکه موارد اخیر تنها برای سرگرمی و گذران وقت تولید می‌‌شوند و هدف غایی، یعنی برانگیختن تفکر را در خود ندارند.

 شاعر خردسال باید بداند یکی از ماهیت‌های اصلی شعر خردسال، سرگرمی است. به کار بردن طنز در این نوع شعر بسیار اهمیت دارد؛ زیرا خردسال علاقه‌ای به دنیای جدی بزرگسالان ندارد و همواره به دنبال بازی و سرگرمی است. شعر بزرگسالان در اغلب موارد اندوه‌بار و بدبینانه است و خردسال آمادۀ پذیرش این مفاهیم نیست. او علاقه‌مند به فضای شادی‌بخش و دل‌نشین است؛ بنابراین باید از گفتن سخنان ناامیدکننده در شعر آن‌ها پرهیز کرد و سعی کرد با زبانی طنزآمیز و با استفاده از ابزار بازی و سرگرمی شعری درخور خردسال سرود.

خیال‌انگیزی: «تخیل یا تصویرگری از مباحث حوزه‌های روانشناسی و زیبایی‌شناسی است. نزد روانشناسان تخیل کوششی است که ذهن برای رهایی از واقعیت انجام می‌دهد تا بدان پناه برد و التیام یابد. چنانچه دامنۀ تخیل به دنیای واقعی گسترش یابد چنان‌که مرز بین دنیای واقعی و تخیل درهم بریزد. چنان‌که انسان دچار روان‌پریشی می‌شود؛ اما از دیدگاه روانشناسی، تخیل بر دو نوع است. حضوری و خلاق. تخیل در صورتی حضوری است که اموری که سابقاً ذهن را عارض شده‌اند با همان ترکیب قبلی خودشان در ذهن حاضر شوند و تخیل خلاق از ترکیبات بدیع و ساختارهای نوین که از صور معانی در ذهن است پیدا می‌شود.» [12] خیال در کنار دیگر ارکان شعری مثل زبان، محتوا، عاطفه و موسیقی یکی از رکن‌های مهم تأثیرگذاری شعر خردسال است. عنصر خیال اگر در چارچوب واقعیت باشد به آن تخیل واقعی می‌گویند و اگر خارج از واقعیت باشد به آن فراواقعی گفته می‌شود. با توجه به عناصر خیال می‌توان خیال‌انگیزی شعر کودک را ارتقا داد. به‌خصوص استفاده از تشبیهات محسوس به محسوس و صنعت تشخیص (جان‌بخشی به اشیاء) می‌تواند خیال‌انگیزی خاصی در پیوندهای معنایی کلام ایجاد کند.

این عنصر در متون خردسال به‌عنوان یک ابزار تزیینی نیست، بلکه رکن ضروری و لازم است. در میان سایر ارکان اساسی شعر خردسال، این عنصر است که توانایی دارد او را علاقه‌مند به خواندن یا شنیدن شعر کند. کودک با درگیری در دنیای خیال و با قدرت تخیل، بسیاری از مفاهیم انتزاعی در حیطۀ ذهن خود را درک می‌کند.

مثلاً تمیز بودن برای خردسال یک مفهوم کلی است. او نمی‌داند منظور از تمیزی، تمیزی ظاهرش است یا تمیزی اتاقش یا تمیزی میزش یا حتی گسترده‌تر تمیزی خانه، مدرسه، مهد و یا حتی شهر؛ اما با شعری خیال‌انگیز با تصاویر خیالی به‌خوبی می‌توان مفهوم تمیزی را در هر بعدی که بخواهیم آموزش دهیم در ذهنش منتقل کنیم. با استفاده از صنایع ادبی همانند تمثیل، تشخیص یا جان‌بخشی به‌خصوص به حیوانات می‌توان به بسیاری از این اهداف دست یافت. از طریق تخیل، خودشناسی کودک نیز افزایش می‌یابد و بسیاری از هیجانات و ترس‌های درونی‌اش تخلیه می‌شود. با تخیل حقایق تلخ و مستقیم و ثقیل به‌آرامی به کودک منتقل می‌شود. در ادبیات کودک، بیشترین و برجسته‌ترین حضور تخیل را در افسانه‌های عامیانه و پریان شاهد هستیم. داستان‌هایی که در مقابل دنیای واقعی بوده و برای انتقال مفاهیم به مخاطب از استفاده می‌کنند.

ایجاز و اختصار: «ایجاز در لغت به معنی کوتاه سخن گفتن، سخن کوتاه کردن، کوتاه‌گویی، خلاصه‌گویی، بیان مقصود در کوتاه‌ترین لفظ و کمترین عبارت است.» [13] شعر خردسال باید سریع و بدون مقدمه‌چینی، کوتاه و کم‌حجم باشد؛ زیرا خردسالان حوصلۀ وقت‌ گذاشتن طولانی‌مدت و تمرکز مدام بر روی یک‌چیز را ندارند و درصورتی‌‌‌‌که با حجمی طولانی روبه‌‌‌‌رو شوند، خسته و دل‌زده می‌‌‌‌شوند. خردسال دوست دارد در چند دقیقه یک شعر یا داستان را بخواند یا بشنود و تمام شود. اگر حجم به‌‌‌‌نحوی باشد که مجبور شود بارها آن را رها کند و در فرصت‌‌‌‌های دیگر ادامۀ آن را بخواند یا برایش بخوانند، دیگر نسبت به آن علاقه‌ای نخواهد داشت. هرچه گروه سنی بالاتر رود حجم محتوا هم می‌‌‌‌تواند بیشتر شود.

زبان متناسب: زبان شعر خردسال، ساده است و کلمات به‌کاررفته در آن نیز باید مناسب با واژه‌های زبانی خردسال باشد؛ «شاعر باید از واژگان «درکار» که امروزه کاربرد دارد استفاده کند، نه از واژگان «بی‌کار» همچون اندر، داروغه، فراش‌باشی و ... . ازاین‌رو می‌توان گفت که کاربرد زبان گفتاری در برخی از شعرهای کودکان مخصوصاً برای خردسالان که با زبان مادری خود سروکار دارند، نه‌تنها اشکالی ندارد بلکه سرودنشان ضرورت هم دارد؛ کما اینکه بیشترین شعرهایی که تاکنون برای خردسالان شناخته شده و در مهدها و کودکستان‌ها ورد زبان بچه‌هاست؛ قطعاتی است با رنگ و بوی شعرهای عامیانه که غالباً به زبان گفتاری بوده است.» [14] شاعر بزرگسال می‌تواند در دایرۀ زبان و کلام خلاق باشد ولی شاعر خردسال نباید به این خلاقیت‌ها به‌خصوص به شکل افراطی دست بزند.

در سایر گروه‌های سنی کودک و نوجوان معیار زبان می‌تواند تا حدودی متناسب با کتاب‌های درسی آن‌ها باشد چون انتظار می‌رود کودکان و نوجوانان با هرگونه اطلاعات و واژگان پایه، حداقل در حد کتاب‌های درسی خود به لغات تسلط داشته باشند ولی دشواری کار خردسال این است که زبان آن‌ها، زبان پیش از مدرسه است؛ بنابراین تا حد امکان باید دایرۀ واژگان اشعار را به روزمره‌ترین واژگان ممکن در زمان خود رساند.

وزن و آهنگ ریتمیک: وزن، نظم و آهنگي است كه از تناوب و توالي حروف یا حرکات حاصل می‌شود؛ بنابراین موسيقي و آهنگي كه در اشعار وجود دارد همان وزن است. شعر خردسال باید دارای وزنی ریتمیک باشد. موسیقی در شعر خردسال اهمیت فراوان دارد. «کودک پنج ساله از کلام آهنگ‌دار و موزون و قصه‌هایی که قطعات تکراری دارند لذت می‌برد.» [15] شاعران خردسال باید به موسیقی بیرونی، قافیه و ردیف بیشتر اهمیت بدهند. فرد در خردسالی بیشتر به ریتم اهمیت می‌دهد و هرچه بزرگ‌تر شود مفهوم کلام هم برایش شکل می‌گیرد.

با صدای بلند خواندن شعر برای خردسالان نیز علاوه بر انتقال مهارت خواندن به آن‌ها، شعر را برایشان به‌واسطۀ ریتم و آهنگ موجود لذت‌بخش و هیجان‌انگیز می‌کند. معمولاً وزن‌های دوری و یا همسان در ذهن کودک بیشتر جای می‌گیرد تا وزن‌های ناهمسان. مثلاً فاعلاتن فاعلاتن فاعلن/ مفتعلن مفتعلن فاعلن/ مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن/ فعلاتن فعلاتن فعلن/ مستفعلن فع مستفعلن فع، وزن‌هایی هستند که در عین ریتمیک، شاد و ضربی بودن به خاطر قالب دوری یا همسان در ذهن خردسال بیشتر جای می‌گیرند و از اوزان سادۀ شعری هستند که کودکان آن را راحت‌تر و سریع‌تر حفظ می‌کنند. در سرایش شعر برای خردسالان باید دقت داشت که وزن شعر طولانی نباشد و ترجیحاً اشعار سه پایه‌ای برای کودکان جذاب‌تر است. علاوه بر وزن شعر، تکرار کلمات یا حروف (آرایه‌های واج‌آرایی و واژه‌آرایی) نیز برای کودکان دل‌چسب است. حتی ایجاد بند ترجیع در اشعار خردسال نیز برای آن‌ها شادی‌آور و دوست‌داشتنی است و آن‌ها را با شعر همراه‌تر می‌کند.

توجه به حیوانات و اشیاء: خردسالان با حیوانات و شخصیت‌های حیوانی و همچنین اشیای محیط اطراف ارتباط بسیار قوی‌ای برقرار می‌کنند. هرچند با زندگی‌های آپارتمانی امروزی کودکان ارتباط کمتری با حیوانات دارند؛ اما به‌جای آن تلویزیون به کمک آن‌ها آمده تا تصاویر زنده‌ای از این حیوانات در ذهن داشته باشند. «البته در شعرهای تمثیلی همیشه این خطر وجود دارد که از اشیاء و حیواناتی که در شعر به کار گرفته شده‌اند یک تیپ ساخته شود و در ذهن کودک نقش ببندد، روباه همیشه حیله‌گر و مکار و زاغ مغرور. نتیجه اینکه کودک پیوسته اشیاء و آدم‌ها را یا سیاه می‌بیند یا سفید و در ذهنش هیچ فرصتی برای تلفیق و آشتی دادن این دو به هم نخواهد بود.» [16] اما همواره او به این‌گونه از شعرها و داستان‌ها که پاسخگوی پرسش‌های او دربارۀ اشیاء و محیط زندگی او باشد علاقه‌مند است.

تصاویر رنگارنگ: تصویر و رنگ در شعر خردسال بسیار با اهمیت است. به‌خصوص در سالیان اخیر که تصویرسازی از مباحث مهم و همراه شعر خردسال بوده است؛ البته شاعران قبل از تصویرگران بایستی در شعر خود تصویرسازی کنند، به‌نوعی که تصاویر برای خردسالان هنگام خواندن شعر تداعی شود.

 

فهرست منابع

1.بوالحسنی، ناصرقلی (1372)، "شناخت صفات و نیازهای کودکان در سال‌های پیش از دبستان"، رشد معلم، ش 92، 54-50: ص 50.

2.قاضی، قاسم (1368)، "اهمیت بازی در آموزش‌وپرورش پیش‌دبستانی"، روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، ش 42 و 43، 39-30: ص 31.

3.سیدآبادی، علی‌اصغر (1380)، "شعر در حاشیه"، انتشارات ویژۀ نشر، تهران: ص 14.

4.خسرونژاد، مرتضی (1382) "معصومیت و تجربه، درآمدی بر فلسفۀ ادبیات کودک"، نشر مرکز، تهران: ص 30.

5.شعبانی، اسدالله (1383)، "جستاری پیرامون شعر کودک در ایران"، گوهران، ش 6، 142-125: ص 126.

6.زرقانی، مهدی (1386)، "بررسی محتوایی شعر کودک در دهۀ هفتاد"، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، ش 159، مشهد، 194- 169: ص 2.

7.جلالی، مریم (1394)، ” قالب، زبان و مضمون شعری در ادبیات کودک کشور ایران و الجزایر"، پژوهشنامۀ نقد ادبی عربی، دورۀ 5، ش 2، تهران، 76-55 : ص 66.

8.رادفر، ابوالقاسم (1380)، " جلوه‌گری فرهنگ عامه در ادبیات فارسی"، نامۀ فرهنگ، ش39، 158-153: ص 153.

9.ناظم‌الاسلام (1349)، " تاریخ بیداری ایرانیان" به کوشش سعید میرجانی، بنیاد فرهنگ ایران، تهران: ص 216.

10.شفیعی کدکنی، محمدرضا (1366)، "صور خیال در شعر فارسی"، چ3، انتشارات ماه، تهران: ص 302.

11.حلبی، علی‌اصغر (1364)، "مقدمه‌ای بر طنز و شوخ‌طبعی در ایران"، مؤسسۀ انتشارات پیک، تهران: ص 95.

12.داد، سیما (1385)، "فرهنگ اصطلاحات ادبی"، چ 3، انتشارات مروارید، تهران: صص 119-118.

13.همان، ص 63.

14.شعبانی، اسدالله (1383)، "جستاری پیرامون شعر کودک در ایران"، گوهران، ش 6، 142-125: ص 132.

15.بوالحسنی، ناصرقلی (1372)، "شناخت صفات و نیازهای کودکان در سال‌های پیش از دبستان"، رشد معلم، ش 92، 54-50: ص 50.

16.جورکش، شاپور (1392)، "نظری به شعر کودک در ایران"، گوهران، ش 7 و 8، 327-316: ص 320.